مقدمه
کارل یونگ، روانپزشک معروف، تصمیم گرفت تا در روستایی به نام «بولینگن»، در نزدیکی سوئیس برای خود خانهای آرام و دور از هر گونه هیاهویی بسازد. نام آن را قلعه گذاشت. آنقدر از داشتن چنین خانهای خوشحال بود که به هیچ کس اجازه نمیداد وارد آنجا شود.
میسون کری، روزنامهنگار معروف، تلاش کرد تا از میزان و نحوه فعالیت یونگ در آن خانه سر درآورد. او به این نتیجه رسید که یونگ برای تعطیلات و برای فرار از هیاهو به قلعه نرفته است! در آن زمان بین کارل و فروید در زمینه مباحث پیچیده روانشناسی اختلاف نظرهای زیادی پیش آمده بود. در واقع کارل برای اینکه ما را با دنیای جدیدی از روانشناسی یعنی شناخت ضمیر ناخودآگاه آشنا کند، نیازمند مکانی آرام بود. شلوغیهای زوریخ نمیتوانست تمرکز لازم را برای کارل فراهم کند، به همین دلیل او با وجود مشکلات مالی تصمیم گرفت که آن قلعه را برای خود بسازد.
آن مکان آرام، از کارل یونگ، بزرگترین روانپزشک قرن بیستم را ساخت. حتما برای شما هم سوال است که آیا فقط یک مکان باعث شده که کارل به چنین موفقیتی دست پیدا کند؟ باید بگویم که مکانی آرام در کنار کار عمیق این دستاورد را برای او رقم زد.
این ویژگی فقط مختص کارل یونگ نیست. بزرگان زیادی در عرصه هنر، پزشکی و نویسندگی وجود داشتند که با شیوه کار عمیق فعالیت کردند و موفقیتهای زیادی را برای خود رقم زدند. در هر دورهای از تاریخ وسایلی بودند که تمرکز را از افراد میگرفتند. وقتی به عصر حاضر نزدیک میشویم برخی از بزرگانی مانند «جی کی رولینگ» نویسنده هری پاتر، از هر وسایل الکترونیکی دوری کرد تا توانست چنین اثری را خلق کند.
کار عمیق، مفهومی است که امروزه کمتر کسی و کمتر نهادی به آن اهمیت میدهد. متاسفانه سرعت و اینترنت جای همه چیز را گرفته و انسان فرصتی برای اندیشیدن و فکر کردن به کاری که واقعا در حال انجام آن است را ندارد.
موبایل، شبکههای اجتماعی، فروشگاههای آنلاین و... به راستی تمرکز را از انسان دور کرده به طوری که اگر به انسان قرن حاضر عنوان انسان حواسپرت را بدهیم، اضافهگویی نکردیم. در واقع امروزه در هر جایی روی کار سطحی تمرکز میشود. یعنی کاری که حتی اگر حواستان هم پرت باشد میتوانید آن را انجام دهید! آیا واقعا چنین فعالیتهایی میتواند برای جهان ما مفید باشد؟
متاسفانه وقتی خوب به اطرافم نگاه میکنم، به این باور میرسم که مردم به انجام کارهای سطحی معتاد شدهاند. در واقع نمیتوانند آن را ترک کنند و کار عمیق انجام دهند. کار سطحی به مرور تمرکز، انرژی و ظرفیت فکر کردن انسانها را از بین میبرد و این یعنی فاجعه روز به روز در حال بزرگتر شدن است.
تمام تلاش من در این کتاب این است که به شما کمک کنم از سطح، به عمق حرکت کنید. با انجام کارهای عمیق شما میتوانید تمامی شرایط زندگی خود را بهبود ببخشید و به تواناییها و مهارتهای درونی خود پی ببرید.
حالا وقت آن رسیده تا قلعه آرامش خود را بسازید و مثل کارل یونگ به این پی ببرید که قرار است در این دنیا چقدر مفید باشید و چه چیزهای با ارزشی را تولید کنید. کارل یونگ توانست، مطمئن باشید شما هم میتوانید.