مقدمه
اگر کسی در زندگی یا کسبوکار خطایی مرتکب شد؛ با آنها چانه میزنید یا آنها را نادیده میگیرد و مستقیم سراغ جنگ یا دعوای حقوقی میروید؟
این درواقع پرسشی بسیار استراتژیک و یکی از مهمترین موضوعاتی که در هر مذاکرهای مطرح میشود. اگر میخواهید با طرف مقابل، وارد معاملهای شوید، در واقع به اختیارات و جایگاه آنها مشروعیت میبخشید. برای مثال، اگر دولتی با تروریستها مذاکره کند، در اصل اعلام میکند که تروریستها امتیازی دارند و صحبت کردن با آنها برای رسیدن به نوعی توافق دوجانبه، کاری ارزشمند است. میتوان گفت این کار در عمل نوعی تشویق کردن یا پاداش دادن به رفتاری ناخوشایند است.
بنابراین آیا باید شما سعی کنید همه درگیریها و اختلافات را با مذاکره و نه با مبارزه حل کنید؟ پاسخ، به عوامل مختلفی بستگی دارد اما شما باید درمورد مذاکره در هر جا و هر زمان ممکن، تعصب داشته باشید. در این صورت، احتمالا به دستاوردهای بیشتری خواهید رسید.