مقدمه
چرا این کتاب را نوشتهام!
در تابستان سال ۱۹۸۲، هنگامی که نوشتن این کتاب را آغاز کردم، معاملههای قرارداد آتی تقریبا در همه زمینهها به خوبی در حال رشد بود. مبادلات و قراردادهای جدید، ارائه مشاوره و خدمات بیشتر، افزایش تنوع آثار و نشریات و از همه مهمتر برنامههای کامپیوتری جدید که دنبال کردن روند بازار را آسانتر میکرد، از نشانههای این رشد بود. اما این رشد تنها یک روی سکه بود. در واقع یک گروه کوچک از معاملهگران نخبه که بیشترین سودها را به دست میآوردند، بیشترین ضرر را هم به معاملهگران بازنده وارد میکردند.
در بازار، زمانی که یک معاملهگر یک دلار سود میکند به معنای این است که یک معاملهگر دیگر یک دلار ضرر میکند. در واقع سودی که معاملهگران کوچک به صورت دائم از بازار به دست میآورند، به صورت مستقیم از جیب معاملهگران دیگری میآید که به صورتی صادقانه به فعالیتهای اقتصادی میپردازند. حالا همه میخواهند بدانند که چطور این اقلیت، بیشترین سود را با کمترین زحمت به دست میآورند. باید بدانید که بین این دو معاملهگر تفاوتهایی وجود دارد.
معاملهگرانی که همیشه سود میکنند در همه معاملههای خود با یک نظم ذهنی خاص وارد میشوند، آنها منضبط هستند، عواطف خود را به خوبی کنترل میکنند، به خودشان مسلط هستند و همسو با جریان بازار قدم برمیدارند.
این موضوع نشان دهنده این است که معاملهگران موفق از نظر روانشناسی به خوبی روی خود کار کردهاند و شرایط بازار هرگونه که باشد آنها میتوانند کنترل ذهن خود را برای داشتن یک معامله موفق، حفظ کنند. افراد موفق در بازار معاملات، فنون پیروزی در معاملات را به ارث نبردهاند، آنها همه موفقیتهای خود را با آزمون و خطا و به صورت اکتسابی به دست آوردهاند. معاملهگران موفق بارها زمین خوردهاند و ضررهای زیادی متحمل شدند تا اکنون بدانند که باید چگونه در بازار به صورت حرفهای عمل کنند. معاملهگران موفق بعد از سالها کار کردن در شرایط مختلف بازار، حالا اعتمادبهنفس بالایی دارند. این اعتمادبهنفس به آنها کمک میکند که بدون تردید قدم بردارند و در مواردی که لازم است به صورت آگاهانه ریسک کنند. از این رو آنها هیچ ترسی از شرایط غیرقابل پیشبینی بازار ندارند.
من هم در عرصه معاملهگری ضررهای زیادی متحمل شدم و درسهای زیادی آموختم. فراز و نشیبی که طی کردم من را به این فکر فرو برد که کتابی در این باره بنویسم. کتابی که بتواند به بررسی مسائل روانشناختی در عرصه معاملهگری بپردازد.
برای اینکه بتوانید در عرصه معاملهگری به خصوص در بازار سهام به موفقیتهای خوبی برسید باید در نوع تفکر خود تجدید نظر کنید و یک الگوی فکری نوین بیاموزید تا شما را به یک معاملهگر حرفهای تبدیل کند.