میکروکتاب
    
    

    

    
    
    

غول درون

خرید اشتراک دانلود اپلیکیشن
Unknown

مقدمه

 

من همیشه به موضوعاتی که در مورد قدرت درون و ضمیر ناخودآگاه است، علاقه‌مند هستم. برای اینکه بتوانم حقایق زیادی را کشف کنم، به مطالعه کتاب و شرکت در سمینارها روی آوردم. نتیجه سال‌ها تحقیقات من برگزاری چند جلسه کلاس درس بود.

مطالبی که آموختم زیاد بود به همین دلیل آن را در ۶ مبحث بیان کردم. شاگردان من از این موضوع خوشحال شدند. دانشجویانم فکر می‌کردند که این مطالب را از یک کتاب جمع‌آوری کرده بودم و به دنبال منبع اصلی آن بودند. با شنیدن این درخواست از سوی دانشجویان، تصمیم گرفتم که خودم در این زمینه یک کتاب بنویسم. درس‌هایی که در این میکروکتاب قرار دادم، عجیب و غریب نیستند، بلکه به سادگی و توسط هر کسی قابل درک است.

مخاطبان این میکروکتاب فقط بزرگسالان نیستند، من سعی کردم مطالب را آموزنده و ساده مورد بررسی قرار دهم تا نوجوانان و جوانان هم بتوانند از آن استفاده کنند. موضوعاتی که به آن اشاره کردم تکراری نیستند، به همین دلیل از بکر بودن آن مطمئن باشید و با خیال راحت برای رسیدن به موفقیت از آنها استفاده کنید.

بگذارید در ابتدا داستانی برایتان تعریف کنم: پیرزنی خسته و ناتوان یک داستان عجیب برای پسر بچه‌ای که می‌شناخت تعریف کرد. او گفت که در نزدیکی دریا یک بطری با درب چوب پنبه‌ای پیدا کرده بود. وقتی درش را باز کرد یک غول از درون آن بیرون زد. غول بعد از شنیدن آرزوهای پیرزن، همه آنها را برآورده کرد. این پسر بچه تمام عمر خود به دنبال این بطری بود تا بتواند به آرزوهایش برسد. زمان گذشت و با اینکه بطری‌های زیادی پیدا کرد، اما درون هیچ کدام غولی وجود نداشت. تا اینکه پیر شد. به هنگام پیری یک بطری شیشه‌ای شبیه به آن بطری که پیرزن تعریف کرده بود، پیدا کرد. در کمال تعجب درش به آسانی باز شد و یک غول از آن بیرون زد!

غول خودش را مسئول برآورده کردن آرزوهای او معرفی کرد، اما پیرمرد کمی عصبانی شد و گفت: «تا حالا کجا بودی، اینقدر دیر پیدات شد که دیگه آرزوهای دوره جوونیم رو نمی‌تونی برآورده کنی! حالا خیلی پیر شدم، دیگه فایده نداره...».

غول گفت: «اشتباه می‌کنی، من همیشه همراهت بودم. وقتی که همیشه دوست داشتی محبت پدرت رو جلب کنی یا دستت زخمی شد، می‌خوام بدونی که اتفاقی نبوده. وقتی داشتی برای آزمون حسابداری خودت رو آماده می‌کردی، دائم می‌گفتی که خوب نیستی و موفق نمی‌شی و همینطورم شد».

غول واقعی، همان ضمیر ناخودآگاه است که پیرمرد سال‌ها آن را به دشمن خود تبدیل کرده بود. نیازی نیست که به دنبال غول درونتان بگردید، چون همیشه درون شما وجود دارد. تنها کاری که باید انجام دهید این است که با ضمیر ناخودآگاه‌تان مانند یک ارباب رفتار کنید.

در این میکروکتاب به این موضوعات می‌پردازیم:

- می‌توانید عادت‌های نامطلوب خود را تغییر دهید.

- احترام و اعتمادبه‌نفس خود را بالا ببرید.

- به یک انسان موفق تبدیل شوید.

- می‌توانید روی اطلاعات ورودی ضمیر ناخودآگاه خود نظارت دقیقی داشته باشید.

- و به راحتی روحیه ناامید و افسرده خود را به یک روحیه شاد تبدیل می‌کنید.

در این زمینه به شما یک الگو می‌دهم و براساس آن ۱۰ روش برای استفاده درست از ضمیر ناخودآگاه‌تان را هم آموزش می‌دهم. کلیه الگوهای ارائه شده در میکروکتاب را می‌توانید اجرا کنید. البته ساده بودن آنها به معنای این نیست که این الگوها قدرتمند نیستند.

برخی فکر می‌کنند که آموزش باید پیچیده باشد، چون پیچیدگی را عامل مهمی برای کیفیت می‌دانند. اما مطمئن باشید اگر الگوهای یاد داده شده در میکروکتاب سخت بود، مجبور می‌شدید که بارها و بارها یک تمرین را بخوانید تا به مفهوم آن پی ببرید.

هر چیزی که سخت باشد، شما را خسته می‌کند و باعث می‌شود که دست از تلاش کردن بردارید. غول، ضمیر ناخودآگاه شماست و برای اینکه بتوانید آن را به خدمت بگیرید، باید بفهمید که چطور کار می‌کند و چگونه باید از آن استفاده کنید. در این میکروکتاب به شما کمک می‌کنم تا غول درونتان را با یک ذهن باز و آگاه بشناسید. خودتان هم باید تلاش کنید، اینکه اجازه ندهید عوامل درونی و بیرونی دردسرساز، مانع شناخت شما از غول درونتان شود.