مقدمه
چرا باید کار خود را با یک چرا آغاز کنیم؟
در دنیا رهبران بزرگی وجود دارند که به نظر بسیاری از ما، رهبری کردن و الهامبخش بودن در خون آنها نهفته است. اما باید بدانید که این موضوع ارتباطی با استعدادهای مادرزادی ندارد و هر کسی میتواند الگوها، رفتارها و طرز فکرهای یک رهبر را به دست آورد و روی دیگران تاثیر بگذارد. برای این موضوع به کمی انضباط نیاز دارید تا شما به عنوان یک فرد واحد یا در قالب سازمانهای کلان بتوانید آنقدر موثر واقع شوید تا ایدهها، اهداف و چشماندازهایتان را به همه دنیا نشان دهید. هدف این میکروکتاب هم این است که مانند یک راهنما بهترین و کارآمدترین روشها را در قالب ایدههای مختلف در اختیار شما قرار دهد تا بتوانید با یک چرا کار خود را بهتر از دیگران آغاز کنید و در مسیر درستی قرار بگیرید.
مارتین لوتر کینگ (Martin Luther King) از جمله رهبرانی بود که توانست با سخنرانیهای خود روی دیگران تاثیر بگذارد و به نوعی الهامبخش باشد. البته نباید او را یک فرد بیعیب و نقض در نظر بگیریم. حتی او هم ایرادات خاص خودش را داشت. لوترکینگ بر این باور بود که اگر بخواهد جنبش حقوق مدنی را در سرتاسر آمریکا به راه بیندازد، به کمک دیگران نیاز دارد و تنهایی نمیتواند این کار را انجام دهد. او به غیر از همپیمانهایش، به مردم هم نیاز داشت تا بتواند با همصدا کردن آنها با خودش، دیدگاه یک کشور نسبت به سیاهپوستان را تغییر دهد. در سال ۱۸۶۳ قرار بر این شد تا همه مردم یک صدا با یکدیگر، آمریکا را وادار کنند تا راه جدیدی برای برخورد با سیاهپوستان در پیش بگیرد. با اینکه برای کسی دعوتنامهای ارسال نشده بود، اما همه آمدند. در حدود ۳۰۰ هزار نفر دور هم جمع شدند تا سخنرانی پُر شور دکتر لوترکینگ را بشنوند و با او همراه شوند.
برای اینکه یک نفر بتواند این جمعیت بزرگ از رنگهای مختلف را دور هم جمع کند، مهارت زیادی میطلبد. در واقع فرد باید دقیقا مشخص کند که به دنبال چه چیزی است و اقدامش چه نتیجهای با خود به همراه خواهد داشت. مردم هم دقیقا میدانستند که با حضورشان در سالن مورد نظر میتوانند دیدگاه یک کشور را به نفع خود و انسانیت تغییر دهند. مارتین لوتر کینگ کسی بود که کارش را با یک چرا آغاز کرد و توانست به موفقیت هم برسد. هر چند او در این راه کشته شد، اما مسیری که ایجاد کرد همچنان هم وجود دارد. او به جای استفاده از جنبشهای خشونتآمیز، افکار را هدف قرار داد و باعث شد که امروزه سیاهپوستان سرتاسر دنیا وضعیت بهتری داشته باشند.
در این بین کسانی هستند که تنها نام رهبر را با خود حمل میکنند و عملا هیچ اقدامی انجام نمیدهند. اما برخی از رهبران هم وجود دارند که همواره از قدرت عملگرایی بالایی برخوردار هستند که میتوانند تغییرات عظیمی در دنیای خود ایجاد کنند. برای اینکه رهبری تاثیرگذار باشید، لازم نیست که فرد بسیار با تجربهای محسوب شوید. مارتین لوتر کینگ هم از تجربههای عمیقی برخوردار نبود، اما توانست تاثیرات عمیقی از خود برجای بگذارد. تاثیری که رهبران بزرگ از خود به جای میگذارند به هیچ عنوان قابل کپی کردن نیست. از این رو اشخاص و شرکتهای مختلف برای اینکه بتوانند اقدامات مفیدی انجام دهند باید انگیزهبخش دیگران باشند. وقتی که در دیگران انگیزه لازم را به وجود آوردید، آن وقت میتوانید اقدامات تاریخی و بزرگی انجام دهید و برای همیشه در یادها باقی بمانید.
با وجود این انگیزهها، دیگر هیچ مانعی سد راه پیروان یک رهبر نخواهد بود. آنها حاضرند ناراحتیهای مختلف، غمها و دردها را به خاطر رهبر و هدفی که وجود دارد متحمل شوند اما هرگز جا نزنند. آنها همه این فداکاریها را نه به خاطر اینکه مجبور هستند، بلکه به خاطر اینکه خواست حقیقی خودشان است، انجام میدهند. هدف نگارش این کتاب دقیقا همین است. اینکه بتوانید به یک انگیزه دهنده برتر تبدیل شوید و با کمک آن دنیای متفاوتی را هم برای خودتان و هم برای دیگران بسازید. تا پایان این میکروکتاب را بخوانید تا بتوانید علت و انگیزه اقدام مناسب را پیدا کنید.