مقدمه
بوداپست
نیکولا تسلا غافل از اینکه روزی مسیر تاریخ را تغییر خواهد داد، به همراه دوستش در پارک مرکزی واروسلیگت در بوداپست، در حال گشت و گذار و خواندن فاوست گوته بود. سال ۱۸۸۲ بود و تنها دو سال قبل، ادیسون سیستم توزیع برقی را با استفاده از ژنراتورهای جریان مستقیم ثبت کرده بود، که میتوانست جریان برقی را در یک جهت تولید کند. این دستاورد ادیسون، بر خلاف محدودیتهای جدیاش، یک معجزه مدرن محسوب میشد. بدیهی است که این نوع ژنراتورها، هیچ راه کارآمدی برای تغییر ولتاژ مدارهای جریان مستقیم در اختیار نداشتند، به همین دلیل کارخانههای تولیدی، تنها میتوانستند تا شعاع ۳.۵ کیلومتری به مشتریان خدمترسانی کنند و بعید بود که این نوع سیستم توزیع برق، بتواند به صورت مستمر در مناطق غیر شهری در دسترس باشد.
تسلا که طیف رنگی آفتاب مجارستان را میستود؛ در غروبی زیبا و زیر تابش پرتوهای خیرهکنندهای از نور، برای دوستش کارکردهای کامل موتوری را شرح داد که از یک میدان مغناطیسی چرخشی برای تولید جریان الکتریسیته استفاده میکرد و مسیرش را در هر ثانیه، چندبار تغییر میداد؛ او چوبی برداشت و موتوری را که در رویایش داشت، روی شن و ماسه کشید، دوستش تماشا میکرد و مطمئن نبود که دقیقاً چه کاری میخواهد انجام دهد؛ از نظر دوستش، ساختن چنین دستگاهی به لحاظ تئوری غیر ممکن بود. در حقیقت هفت سال پیش، استادش در کالجی در اتریش، طرحش را رد کرده بود، زیرا در آن زمان، تغییر ژنراتورهای برق مستقیم به منظور تولید یک جریان متناوب کارآمد، امکانپذیر نبود. تسلا یک سال بعد از کالج اخراج شد، اما رویای او هرگز از سرش بیرون نرفت. کمی بعد از این الهام در پارک واروسلیگت، تسلا اولین قدم را برای تبدیل این رویا به واقعیت، برداشت: به پاریس رفت تا برای نصب سیستمهای روشنایی در املاک تجاری، برای شرکت قارهای ادیسون کار کند. شور و شوق او پیشرفتهایی در بهبود ایدههای ادیسون، برای ساخت آن تجهیزات به ارمغان آورد. تمام تلاش او این بود که با کارهایش، توجه مدیران خود را جلب کند و فرصتی به دست آورد تا بتواند طرح موتور انقلابی خود را مطرح و از حمایت و سرمایهگذاری آنان استفاده کند. توانایی تسلا برای مهندسی برق به سرعت دیده شد و چندین ایدهی او برای بهبود دینامیک تولید برق مستقیم ادیسون به کار گرفته شد.