مقدمه
درک این موضوع که چرا آدمهای خوب کارهای بد میکنند و چرا ما به بدترین دشمن خود تبدیل شدهایم، از جمله مهمترین موضوعاتی است که باید در مورد آن به دقت به تحقیق و بررسی بپردازیم.
پرده برداشتن از تاریکی عمیقی که همه انتخابهای ما را تحت تاثیر قرار داده، همچون سفری شگفتانگیز است که باعث آگاهی میشود. این سفر ما را به قلب دوگانگیهای درونیمان میبرد تا بفهمیم که دقیقا کی هستیم و چه کار میکنیم. برای از بین بردن همه ابهامات باید بتوانیم هر چه که انکار کردهایم را بپذیریم و صادقانه با خود حقیقیمان روبهرو شویم. باید از هر چه که میترسیدیم با شجاعت روبهرو شویم و برای تغییرات اساسی، محکم قدم برداریم. این حرکت از تاریکی به روشنایی، مسیری است که من در ۲۵ سال گذشته آن را طی کردم. با وجود اینکه چندین کتاب نوشتهام، اما هنوز هم احساس میکنم که حقایقی هست که باید به کشف آنها بپردازم. اما من از ضعفها و کاستیهایم فرار نمیکنم، آنها را مانند موهبتی ارزشمند میپذیرم، چرا که باعث شده هم خودم و هم دنیایی که در آن زندگی میکنم را به خوبی بشناسم. با داشتن اطلاعات ارزشمند، کلید گشودن درهای بیانتهای زندگی را در دست خواهیم داشت که میتواند زندگی پُر معنایی برای ما رقم بزند.