میکروکتاب
    
    

    

    
    
    

استارتاپ ناب

خرید اشتراک دانلود اپلیکیشن
ناشناخته

مقدمه

پرده‌ برداری از «افسانه استارتاپ»

در اغلب داستان‌های مربوط به استارتاپ‌های موفق، چند موسس فوق‌العاده به طور اتفاقی به یک ایده‌ی انقلابی دست یافته و از تکنولوژی‌های نوآورانه استفاده کرده‌اند. در ابتدا ایده‌ی آنها احمقانه به نظر می‌رسیده اما خیلی سریع رشد کردند و قابلیت‌های خود را نشان دادند. موسسان سرمایه‌ی بسیار زیادی جذب و یک تیم بسیار متبحر ایجاد کرده‌اند و در نهایت جهان را تغییر داده‌اند.

اما این داستان یک افسانه‌ی بزرگ است که با انتخاب گزینشی و پس از وقوع روایت شده است. اما واقعیت این است که بیشتر استارتاپ‌ها با وجود ایده‌های عالی و تلاش زیاد ناکام می‌مانند. علاوه بر این، داستان‌های مربوط به موفقیت استارتاپ‌ها معمولا از بیان جزئیات خسته‌کننده‌ی مربوط به اجرای کار صرف‌ نظر می‌کنند درحالی‌که اجرا مهم‌ترین بخش در موفقیت یک استارتاپ است.

کارآفرینان تمایل دارند که مدیریت و کارهای اجرایی را همچون شرکت‌های بزرگ به شکلی بروکراتیک انجام دهند نه مانند استارتاپ‌های خلاقانه و چابک. اما در واقعیت استارتاپ‌های موفق به طور سیستماتیک نوآوری را مدیریت می‌کنند و استارتاپ‌ها ضعیف وقت، پول و تلاش‌شان را هدر می‌دهند.

منشا‌ء استارتاپ ناب

اریک رایس از اینکه می‌دید درصد بالایی از استارتاپ‌ها شکست می‌خورند خسته شده بود. او از دیدن تیم‌های زیادی که برای ساختن یک محصول سخت تلاش می‌کردند اما در نهایت محصول‌شان در بازار شکست می‌خورد ناراحت می‌شد. رایس این شکست‌ها را این گونه نا‌مگذاری کرد:

فراهم کردن محصولاتی که هیچ کس آنها را نمی‌خواهد.

رایس به عنوان مسئول ارشد تکنولوژی در IMVU، برای کم کردن این شکست‌ها تلاش‌های زیادی کرد. او در استارتاپ خود که یک اجتماع مجازی آنلاین بود ایده‌های جدید و شاید عجیبی اجرا کرد برای مثال:

سراغ ساختن MVP یا ساختن کمینه محصول پذیرفتنی رفت.

پذیرفت که ارائه‌ی یک محصول با وجود اشکالات زیاد و پیش از اینکه کاملا آمده باشد اشتباه نیست.

مدام در محصول تغییرات می‌داد حتی ده‌ها بار در روز.

به صحبت‌های مشتریان کاملا گوش نمی‌داد و به جای آن به دنبال بررسی تجربه آنها با محصول و مشاهده‌ی رفتار واقعی‌شان بود.

این ایده‌ها قدری عجیب بودند اما به خوبی جواب داده‌اند. تا سال ۲۰۱۱ IMVU به یکی از سودده‌ترین کسب‌وکارها تبدیل شد و بیش از ۵۰ میلیون دلار درآمد و بیش از ۱۰۰ نفر کارمند داشت.

رایس تجربیات و درس‌هایی که یادگرفته بود را در وبلاگ شخصی‌اش به اشتراک می‌گذاشت و در همایش‌ها و کنفرانس‌ها درباره‌ی آنها صحبت می‌کرد. ایده‌های او منجر به شکل‌گیری روش استارتاپ ناب شد که با مفاهیم مربوط به تولید ناب، تفکر طراحی، روش‌های توسعه‌ی مشتری استیو بلنک و توسعه‌ی چابک اشتراک زیادی دارد. روش استارتاپ ناب بر روی تکرار سریع، کشف خواسته‌های مشتری و تصمیم‌گیری علمی براساس داده‌ها تاکید دارد.

۵ اصول روش استارتاپ ناب

کارآفرینان همه‌ جا هستند

کارآفرینی عبارت است از مدیریت کردن در شرایط نامطمئن.

یادگیری صحیح.

چرخه‌ی بازخورد ساختن - اندازه‌گیری – یادگیری.

سنجه نوآوری.

۱. کارآفرینان همه‌ جا هستند

روش نوآوری ناب نه تنها برای استارتاپ‌ها به خوبی کار می‌کند بلکه برای تشکیلات اقتصادی بزرگ نیز مناسب است. هر سازمانی که به دنبال نوآوری است می‌تواند این مفاهیم را پیاده‌سازی کند، حتی دولت‌ها و سازمان‌های خیریه.

۲. کارآفرینی عبارت است از مدیریت کردن در شرایط نامطمئن

روش‌های نوآوری ناب برای مدیریت کردن عدم قطعیت‌ها مناسب هستند، برای مثال هنگامی که مشتری‌ها مشخص نیستند یا زمانی که مشخص نیست چه محصولی باید تولید شود.

۳. یادگیری صحیح

یادگیری صحیح از تکرار زیاد تجربه‌های علمی، آزمودن فرضیات در خصوص مشتری‌ها، محصولات و تایید (یا رد) این فرضیات با توجه به داده‌ها به دست می‌آید. استارتاپ‌ها باید با صرف کم‌ترین منابع ایده‌هاشان را بر روی مشتری‌ها واقعی امتحان کنند تا بازخودر مناسبی دریافت کنند.

۴. چرخه‌ی بازخورد ساختن - اندازه‌گیری - یادگیری

روش استارتاپ ناب برای دست‌یابی به یادگیری معتبر از یک چرخه‌ی ۳ گامی استفاده می‌کند:

ساختن سریع محصولات ارزان با توجه به ایده‌ها.

اندازه‌گیری پاسخ مشتری‌ها به این محصولات.

یادگیری از بازخورد مشتری‌ها و تصمیم‌گیری درباره‌ی ادامه‌ی کار با استراتژی موجود یا تغییر استراتژی در یک جهت جدید.

استارتاپ‌هایی که به این چرخه‌ی بازخورد شتاب می‌دهند به سرعت و با کم‌ترین اتلاف در زمان، پول و تلاش‌ به یادگیری صحیح دست پیدا می‌کنند.

۵. سنجه نوآوری

سنچه نوآوری به ما اطمینان می‌دهد که استارتاپ‌ها بر روی معیارها و اهداف درستی که برای رشد ضرروی هستند تمرکز کرده‌اند. بسیاری از سازمان‌ها بر روی معیارهای بیهوده‌ای مانند مشتری‌های کلی تمرکز می‌کنند که معیارهای مناسبی برای پیشرفت نیستند.