مقدمه
گفته میشود که یونانیان واژه «خودشناسی» را روی مجسمههای باستانیشان حک میکردند، آنها از مردم دعوت میکردهاند تا لحظهای تامل کنند و انگیزهها و اعمالشان را مورد بررسی قرار دهند. در بسیاری از ادیان و فلسفههای سراسر جهان، پیدا کردن خودآگاهی موضوعی محوری است. به نظر میرسد یکی از اثرات ناخوشایند ذهن خارقالعاده ما در به پرسش گرفتن همه چیز، تواناییاش در به پرسش گرفتن خودش است.
«من چه کسی هستم؟ چرا چنین کارهایی انجام میدهم؟ آیا میتوانم تغییر کنم؟»
اینها پرسشهایی هستند که به ناچار ما را وارد یک حالت خاص میکنند، اما از آنجا که من فکر نمیکنم پاسخی قطعی و همیشگی برای این پرسشها وجود داشته باشد، این امید وجود دارد که بتوانیم درک بهتری از خودمان بدست آوریم.
علم روانشناسی به روشهای بیشماری نشان داده است که باورهای ما درباره خودمان، نه تنها روی رفتارها، بلکه روی ذهنیتمان از جهان هم تاثیر میگذارد. افرادی که باور دارند از دیگران باهوشتر هستند واقعا عملکرد بهتری از خودشان نشان میدهند، حتی اگر واقعا باهوش نباشند و از دانشآموزان متوسط بیشتر مطالعه نکرده باشند. افرادی که باور دارند نوشیدنی انرژیزا مصرف کردهاند نسبت به حالت عادی وزنههای سنگینتری برمیدارند حتی اگر نوشیدنی که به آنها داده شده است حاوی هیچ چیز ویژهای نبوده باشد. افرادی که باور دارند به خواب کمتری احتیاج دارند واقعا در شرایطی که خواب کافی ندارند عملکردشان از دیگر افراد بهتر است.
باورها، قدرت دارند و به همین دلیل است که ما باید ذهنمان را آموزش دهیم تا باورهایش را تحت نظر بگیرد و آنها را زیر سوال ببرد. این میکروکتاب حاوی ۳ ایدهای است که برای کمک به شما طراحی شدهاند تا بتوانید این کار را انجام دهید. این ۳ ایده عبارتند از:
۱. ذهن دو بخشی
۲. باور داشتن به چیزهای سودمند، نه چیزهای درست
۳. باور اولیه
خوشحالم که بگویم در پایان این میکروکتاب شما احساس میکنید راحتتر از قبل میتوانید خودتان را به پرسش بگیرید و ایدههای جدیدی برایتان ایجاد میشود که پیش از این هرگز به آنها فکر هم نکرده بودید.
امیدوارم از خواندن این میکروکتاب لذت ببرید.