سندباد یک مجموعه داستانی در دل داستانهای هزارویک شب است. اما به دلیل جذابیت داستان و شخصیتپردازیهایش به تنهایی مورد توجه زیادی قرار گرفته است. بسیاری از مورخان داستان سندباد را برگرفته از واقعیت همراه با چاشنی خیالپردازی میدانند. در واقعیت سندباد ماجرای یک تاجر ایرانی به نام سلیمان است که به شرق دور سفر میکند و برای اولین بار شرح سفرش نوشته میشود. البته اینکه دقیقا چه کسی آن را نوشته مشخص نیست. سندباد شخصیتی کهن ایرانی است که مایهای الهامبخش برای شعرها و نمایشنامههای ماندگار شده است. سری داستانهای سندباد از هفت سفر او صحبت میکند.
عبداللطیف طسوجی، نویسنده، مترجم و از فاضلهای دوره فتحعلی شاه بود. علم ادبی او در زمان خودش به قدری بوده که لغتنامه برهان قاطع را اصلاح کرد. در سال ۱۲۵۹ به دستور شاهزاده بهمن میرزا(برادرزاده محمدشاه قاجار) ترجمه هزارویکشب از عربی به فارسی را شروع میکند. محمدعلیخان اصفهانی، متخلص به سروش، هم او را در این راه و در تبدیل اشعار عربی به فارسی همراهی کرد. سرانجام در سال ۱۲۶۱ برای اولین بار در چاپخانه سنگی تبریز هزار و یک شب چاپ میشود و تا به امروز هم از همان نسخه طسوجی استفاده میشود. جلال نوعپرست در سبکتو آن را بازنویسی کرده تا تجربه بهتری از این هزار افسان به مخاطب ارائه کند.